نقش عوامل فردی و اجتماعی در امیدواری
آیا امید و انگیزهی افراد برای فعالیت و پیشبرد امور خود و جامعهشان امری است فردی که تنها در ویژگیهای روانی و شخصیتی افراد ریشه دارد، یا فرهنگ و شرایط اجتماعی هم بر آن مؤثر است؟ شرایط اجتماعی و فرهنگی چه تأثیری بر احساس امیدواری یا ناامیدی افراد جامعه دارد و برعکس، احساس امیدواری و ناامیدی افراد چه پیآمدهایی برای جامعه دارد؟
وقتی از امید صحبت میکنیم، دستکم دو مؤلفه را باید در نظر داشته باشیم: (۱) وجود میل و شوق و خواستهای در فرد، و (۲) احتمال برآورده شدن این میل و شوق و دستیابی به آن خواسته. بنابراین، وقتی فردی امیدوار است که اولاً چیزی را بخواهد و ثانیاً دست یافتن به آن خواسته را هم غیرممکن نداند و تا حدی از اطمینان در دستیابی به خواستهاش داشته باشد. در این صورت است که فرد برای پیشبرد امور خود فعالیتی میکند و از حالت انفعال بیرون میآید. برعکس، اگر به هر دلیلی فردی به چنان درجهای از بیمیلی برسد که هیچ خواستهای نداشته باشد یا شرایط را چنان ببیند که امکانی را برای تأمین خواستهاش یا تغییر شرایط نتواند تصور کند، طبیعی است که انگیزهای برای حرکت و فعالیت در خود نخواهد دید و از او انتظارپویایی و تحرک نمیتوان داشت. جامعهای هم که در آن چنین وضعیتی غلبه داشته باشد، تبدیل به جامعهای ایستا و بیتحرک و ساکن خواهد شد...
چند هفتهی قبل واقعه
قرار است در شرکتتان فردی را استخدام کنید. در مصاحبه با داوطلبان یکی را مناسب تشخیص میدهید، اما متوجه میشوید که به خاطر علایم افسردگیاش تحت درمان با داروهای ضدافسردگی است. آیا او را برای کار در شرکتتان میپذیرید؟
«حدود ۲۱ درصد مردم کشور به نوعی از اختلالات روانی دچارند. اختلالات خلقی و اضطرابی در صدر این اختلالات قرار دارند. اختلالات اضطرابی و افسردگی در زنان دو برابر مردان است. از طرف دیگر مشکلات فرد مبتلا به اختلالات روانی در ارتباط با دیگر افراد خانواده و کارکرد آنها نیز تاثیرگذار است. در مجموع، در میزان شیوع بیماریهای روانی در ایران با دنیا تفاوتی وجود ندارد.» (دکتر همایون امینی، دبیر علمی دهمین همایش سالیانهی انجمن روانپزشکان ایران)
در اين وبلاگ از دلمشغوليهاي خود مینويسم: از ذهن، از مغز، از روان، روانپزشكي و رواندرماني ...